تلویزیونمون (۱)




 پیشزمینه ای که گروهی از عوامل سازنده مجموعه  در کنار هم با بدون شرح ایجاد کرده بودن باعث شده بود خیلی از بیننده ها انتظار دیدن ــ به قول بچه ها گفتنی ــ بدون شرح ۲ رو داشته باشن اما با شروع پخش این سریال با نوع دیگری از طنز روبرو شدیم.
نوعی از طنز که به گفته کارگردانش در اون نخواسته بودن بیننده رو به هر بهانه ای بخندونن :

o در گفت‌وگویی‌ سر سریال‌ بدون‌ شرح گفتید در آن‌ کار بغض‌ سی‌ سال‌ بازیگری‌ام‌ ترکید،می‌خواهم‌ بپرسم‌ در کار در کنار هم این‌ مسئله‌ در کارگردانی‌تان‌ هم‌ اتفاق‌ افتاد، یعنی‌ توانستید بغض‌در گلو ماندهِ کارگردانی‌ کردنتان‌ را هم‌ بترکانید؟

- نه، چون‌ آن‌ نوع‌ طنزی‌ که‌ من‌ دنبالش‌ هستم‌ در این‌ کار نبود. در کنار هم طنز سنگینی‌ دارد که‌ طنزدر آن‌ رو و سطحی‌ نیست‌ و این‌ چیزی‌ نیست‌ که‌ من‌ دنبالش‌ باشم. اما به‌ هر حال‌ نوعی‌ طنز است‌ که‌ ویژگی‌های‌ خودش‌ را دارد. مثلا" سعی‌ ندارد تماشاچی‌ را قلقلک‌ بدهد که‌ قهقهه‌ بزند. اصلا" قصد ما هم‌این‌ نبود. یعنی‌ در اصل‌ خواستهِ شبکه‌ این‌ بود. ما طنز سنگین‌ و خاصی‌ راکار می‌کنیم‌ که‌ با منزلت‌ و اهداف‌ شبکهِ یک‌ مطابقت‌ دارد. به‌ همین‌ خاطر، بهتر دیدم‌ که‌ به‌ مسائل‌سطحی‌ و صوری‌ که‌ قرار است‌ در کارهای‌ کمدی‌ به‌ آن‌ها دامن‌ زده‌ شود تا تماشاچی‌ بخندد، نزدیک‌نشوم‌ و کار، سنگینی‌ و وزن‌ خاصی‌ داشته‌ باشد ...
  

سعی مجموعه بر اون بوده که به موضوعات‌ مهم‌ و جدی‌ و بعضا" تلخ‌ نگاهی‌ طنز بکنه و آن‌ را برای‌ مخاطب‌ شیرین‌ و جذاب‌ جلوه‌ بده و اصلا" در این‌ نوع‌ کارها که‌ به‌ طنز نزدیک‌تره ــ بر خلاف کارهای کمدی ــ خنداندن‌مخاطب‌ هدف‌ و ملاک‌ اصلی‌ نیست.

اما از طرف دیگه طنز در مقایسه با کمدی در جلب استقبال عمومی شانس کمتری داره و خیلی ها از جمله رامین ناصرنصیر (بازیگر این مجموعه) معتقدن این وجه سرگرم کننده اثره که باید در اولویت قرار بگیره...

>>  رای گیری درباره سریال تفنگ سرپر

آمارمون

شادی صدر ( روزنامه یاس نو  مورخ ۳۱ اردیبهشت ۸۲ ص ۸) می گوید: وقتی مشاور رئیس جمهور در هفته زن اعلام کرد که حتی اگر تمام دخترها با تمام پسرها ازدواج کنند باز هم یک میلیون ۷۰۰ هزار دختر بی شوهر می مانند، باید پیش بینی می کردیم که در تمام طول سال، خیلی ها برای این جمعیت بزرگ بی شوهر دلسوزی کنند...
واقعیت این است که در این تحقیق میانگین سن در اولین ازدواج برای مردان ۲۵.۶ و برای زنان ۲۲.۴ است. بنابراین طبیعی است که تعداد پسران متولد سال ۵۷ از تعداد دختران متولد سال ۶۰ (که نرخ رشد جمعیت ایران به بالاترین حد خود رسیده بود) کمتر است و این اصلا به معنای زیادتر بودن تعداد زنان نسبت به مردان به طور کلی نیست....
طبق آمار رسمی در حال حاضر ۶ میلیون جوان (پسر و دختر) در سن ازدواج وجود دارند که ازدواج نکرده اند. با این همه ظاهرا مساله پسران بدون زن نمی تواند به صورت بحرانی به جدیت دختران بی شوهر باشد(!) شاید به این دلیل که فرض می شود پسران دارای استقلال اقتصادی هستند و راههای فراوانی برای برآوردن نیازهای خود دارند...
تقریبا همزمان با عدد یک میلیون و ۷۰۰ هزار ، یک عدد دیگر بر پایه  تحقیق همان نهاد اعلام شد که تقریبا هیچ گاه مورد توجه قرار نگرفت: بر پایه نتایج طرح نیازسنجی زنان ایران، ازدواج اولویت ششم دختران ایرانی است.
یعنی حتی اگر مساله شکاف در هرم جمعیتی هم پیش نمی آمد تعداد زیادی از دختران ایرانی نمی خواستند ازدواج کنند. همین تحقیق می گوید اشتغال دومین اولویت دختران در ایران است.
 آیا وقت آن نرسیده که از دل سوزاندن برای دختران بی شوهر دست برداریم و بپذیریم که داشتن استقلال اقتصادی برای آنها مهمتر از یافتن مردی است که می ترسند با استفاده از قوانین ، هنجارهای عرفی و فرهنگ ، تنها بندی بر پای آنها باشد...؟