«یازده فرزند دارم : سه پسر و هشت دختر. آنها سومین و چهارمین فرزندانم بودند...بعد از زایمان آنها را در بیمارستان در دستگاه مخصوصی نگه داشتند...زمانی که یکی از آنها گریه می کرد ، دیگری هم گریه می کرد. یک روز رئیس بیمارستان که مردی آمریکایی بود مرا صدا زد و پرسید که چه نامی برای آنها انتخاب کرده ام. از آنجا که فرصت فکر کردن به این موضوع را پیدا نکرده بودم گفتم هنوز هیچی.
رئیس بیمارستان پیشنهاد کرد نام آنها را لاله و لادن بگذاریم...»
؟؟؟؟
اینقدر ناراحتن حرف نمیتونم بزنم
یازده تا!!!...