الان که این پست قبلی رو خوندم دیدم ـ بیخودی! ـ چه لحن معترضانه ای گرفته به خودش؛ در حالی که قصد من اصلا این نبوده.
یعنی از دید من زیاد شدن وبلاگها (با هر موضوع و کیفیتی) خیلی هم خوبه. کمترین فایده ش اینه که آدمو وامی داره خلاقیتشو به کار بندازه ؛ یاد بگیره چه جوری می تونه با دیگران ارتباط برقرار کنه و مهمتر از همه اینکه خودشو بشناسه.
این سوالا قرار بود فقط یه فلش باشه به طرف فلسفه وجودی وبلاگامون ...شمام به همین چشم نگاش کنین
o در گفتوگویی سر سریال بدون شرح گفتید در آن کار بغض سی سال بازیگریام ترکید،میخواهم بپرسم در کار در کنار هم این مسئله در کارگردانیتان هم اتفاق افتاد، یعنی توانستید بغضدر گلو ماندهِ کارگردانی کردنتان را هم بترکانید؟
- نه، چون آن نوع طنزی که من دنبالش هستم در این کار نبود. در کنار هم طنز سنگینی دارد که طنزدر آن رو و سطحی نیست و این چیزی نیست که من دنبالش باشم. اما به هر حال نوعی طنز است که ویژگیهای خودش را دارد. مثلا" سعی ندارد تماشاچی را قلقلک بدهد که قهقهه بزند. اصلا" قصد ما هماین نبود. یعنی در اصل خواستهِ شبکه این بود. ما طنز سنگین و خاصی راکار میکنیم که با منزلت و اهداف شبکهِ یک مطابقت دارد. به همین خاطر، بهتر دیدم که به مسائلسطحی و صوری که قرار است در کارهای کمدی به آنها دامن زده شود تا تماشاچی بخندد، نزدیکنشوم و کار، سنگینی و وزن خاصی داشته باشد ...
سعی مجموعه بر اون بوده که به موضوعات مهم و جدی و بعضا" تلخ نگاهی طنز بکنه و آن را برای مخاطب شیرین و جذاب جلوه بده و اصلا" در این نوع کارها که به طنز نزدیکتره ــ بر خلاف کارهای کمدی ــ خنداندنمخاطب هدف و ملاک اصلی نیست.
اما از طرف دیگه طنز در مقایسه با کمدی در جلب استقبال عمومی شانس کمتری داره و خیلی ها از جمله رامین ناصرنصیر (بازیگر این مجموعه) معتقدن این وجه سرگرم کننده اثره که باید در اولویت قرار بگیره...
>> رای گیری درباره سریال تفنگ سرپر